وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مراسم اختتامیه نخستین جشنواره رسانه خورشید ،«جشنواره بینالمللی خورشید» را نمونهای از «خیزش حکمت» در برابر «ظلمت غرب» دانست.
او ضمن سپاس از مشارکت خبرنگاران و فعالان رسانه ای در این جشنواره،گفت: کلیشههای جعلی و غربی از مساله زنان و آزادی، برای سالها فضایی را ساخته بود که اجازه نمیداد تاریخسازی و آزاداندیشیِ زنان آزاده، و نقش قدرتمند آنها در دنیای معاصر، بازنمایی شود.
«جشنواره بینالمللی خورشید» خیزشی برای شکستن این کلیشههاست و قدرت زنان آزاده جهان، هژمونی جدیدی را به میدان فرهنگ خواهد آورد.
اما چرا قدرت زنان در «آینده فرهنگی جهان» اهمیت دارد و چگونه «جشنواره بینالمللی خورشید» میتواند در ساختن این آینده، نقشی تاریخی از خود به جا بگذارد؟ این هدف چگونه ممکن خواهد شد و با کدامین ترتیبات، نباید گذاشت که اسیر رویکردهای فرمایشی و نگاههای سطحی شود؟
در ابتدای امر باید آگاه باشیم که ما در عصری زندگی میکنیم که همه نظمها در حال تغییر است و اتحادها و ائتلافهای تازهای در حال شکلگیری است؛ تغییراتی که برآیند آنها شاید در نگاه اول چندان سرنوشتساز به نظر نرسد، اما بسیاری از دادهها و مطالعات حاکی از آن است که فرهنگ، سیاست و رسانه در جهان از روند سکولارسازی، فرهنگستیزی، کالاانگاری بشر و... عقبنشینی خواهند کرد.
امروزه در کنار پیدایش یک ژئوپلتیک و جغرافیای سیاسی جدید، یک ژئوکالچر و «جغرافیای فرهنگی نوین» نیز در حال سربرآوردن است.
بنابراین، اگر هر یک از ما به مثابه کنشگران فرهنگی روند این تغییرات را نشناسیم و با آن سادهانگارانه و شعاری و کلیشهای روبهرو شویم، نقش سازنده خود را در جهان فردا نمیتوانیم به درستی ایفا کنیم.
وانگهی، در میانه این تحولات، ما به عنوان کنشگران فرهنگی باید بدانیم که اگر نظم موجود سیاسی، فرهنگی و رسانهای تغییر نکند، براساس پیشبینی اکثر دانشمندان، روند موجود، جهان را در آستانه نیستی قرار خواهد داد و دیگر نمیتوان نشانی از تمدن، دین و عقلانیت جست. همچنین، «فرهنگهای معنوی» که گنجینه انسانیت به شمار میروند، و امروز هم تحت مخاطرات جدی قرار دارند، در روند این نظم نابود خواهند شد.
اما چنانکه عرض کردم، امروزه در جهان، قدرتی به میان آمده که چشماندازهای سکولار در فرهنگ و رسانه را تضعیف کرده است و چشماندازهای حکمی و معنوی را ممکنتر ساخته است.
همانگونه که پیشبینی نمیشد تا معادلات ژئوپلیتیک و سیاسی در میان بلوکهای قدرت در جهان از نیم دهه گذشته تغییر کند و پیمانهای بینالمللی جدیدی با هدف عقبراندن قدرتهای غربی منعقد شود، شاید امروز نیز تصور نمیشود که با تغییراتی که در ژئوکالچر و جغرافیای فرهنگی جهان روی خواهد داد، نیم دهه آینده، سالهای برهم خوردن نظم رسانهای سرمایهداری غرب است که امروزه همه چیز را از جمله «زنان» را مانند کالا مصرف میکند.
برای آنها که صرفا براساس تفکر تکنولوژیک و عقلانیت ابزاری به ارزیابی این تحولات میپردازند، انرژی نهفته در این تغییرات فرهنگی و رسانهای قریبالوقوع، قابل شناسایی و حتی قابل تحلیل نیست.
همانطور که این عده در عرصه سیاسی نیز همچنان به دلیل عدم شناخت از ظرفیتهای سرنوشتساز بینالمللی، دچار خطای محاسباتی هستند و نگاهشان از روبنا فراتر نمیرود و به همین سبب، عموما تحلیلهای آنها عقبتر از واقعیتهای موجود است. از این رو، ما نباید در دام این دستگاه محاسباتی روبنایی، خصوصا در عرصه فرهنگ و رسانه بیفتیم.
عصر پایان سلطه رسانههای جهانی آغاز شده است و در این عصر، زنان و روشنگری آنها دیگر یک شعار نیست، بلکه یک ضرورت انکارناپذیر است که باید برای تقویت آن، اتحادهای فرهنگی و ائتلافهای فکری تازهای را شکل داد.
من هفته پیش در قطر در اجلاس وزاری فرهنگ کشورهای جهان اسلام تاکید کردم فصل اتحاد جهانی میان نخبگان فرا رسیده و در نظم جدید، شکاف نخبگانی به سود هیچکس نیست و باید در گام اول باید «ارتباطات بینفرهنگی» خود را بازسازی کنیم.
کارکرد بزرگ «جشنواره بینالمللی خورشید» نیز ساختن اتحادی تازه است تا یک نظام آگاهی واقع¬گرا، اما آرمانساز را، به تدریج سامان دهد و «زنان» را در نقش تاریخی خود بازنمایی کند؛ زنان و بانوانی که در تاریخ معاصر جهان از یک سو بزرگترین قربانیان سکولاریسم فرهنگی و تمامیتخواهی مادی در غرب هستند، و از سویی بزرگترین نیرو علیه تجاوز همین سکولاریسم افسارگسیخته به شمار میروند.
لازم است تاکید کنم که یادبود مبارز نستوه، «شیرین ابوعاقله» در جشنواره بینالمللی خورشید تنها یک حرکت نمادین نیست، بلکه پاسداشت فرهنگی معنوی است که به ما قدرت بر هم زدن معادلات سنتی را یادآور می¬شود.
همانگونه که ما جایزه ملی «مریم کاظمزاده» عکاس و روزنامهنگار برجسته دفاع مقدس را که تصویرگر یک «ایران جهادی» بود، سال گذشته پایهگذاری کردیم، امسال نیز با گرامیداشت شهیده شیرین ابوعاقله اعلام میکنیم که برای ایران، رشادت و ایستادگی، مرز نمیشناسد.
خانم ابوعاقله در یک خانواده عرب و مسیحی به دنیا آمد و حتی تابعیت فلسطینی-آمریکایی داشت، اما در میان همه قربانیان ستم و هواداران عدالت، محبوب است و این همان رازی است که «فرهنگهای معنوی» را به یکدیگر پیوند میدهد و این همان انرژی نهفته در تغییرات فرهنگی جهان آینده است که غربیها و غربزدهها از شناخت آن عاجز هستند.
در پایان، برخورد فرض میدانم تا از همه همکاران خود در مجموعه بزرگ وزارت فرهنگ، شهرداری مشهد، معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، و همه عزیزان و سرورانی که به برپایی باشکوه این رویداد جهانی یاری رساندند، سپاسگزاری میکنم و بار دیگر مقدم همه میهمانان داخلی و خارجی را در جوار حرم ثامنالحجج (ع) گرامی میدارم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته