یکم:
در دنیای مدرن و عصر جهانی شدن، رسانهها مهمترین و با نفوذترین ابزار انتقال فرهنگ و شکل دهی به سبکهای زندگی میباشند. امروزه دیگر این بشر نیست که فکر میکند چگونه بپوشد، چگونه بخوابد و چگونه زندگی کند؛ بلکه این رسانههای جهانی هستند که این برنامهریزیها را به عهده گرفتهاند. هم چنین گسترش تعاملات جهانی و برخورد فرهنگها با یکدیگر از یک سو، و تمرکز قدرتهای رسانهای و تبلیغاتی در دست متولیان و حامیان فرهنگ و تمدن غرب از سوی دیگر، باعث شده که سبک زندگی دنیای مدرن به فرهنگ غالب دنیا تبدیل شود. فرهنگی که پایههای اصلی آن بر تفکر اومانیستی و لیبرالیستی انسان مدرن بنا شده است و شاید ضرورتا سنخیتی با زمینههای اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف از جمله جامعه ما نداشته باشد.
دوم:
ارزشهای زنانه آن دسته از مقولاتی است که در دین مبین اسلام وجود و رعایت آنها برای زنان بسیار توصیه و تاکید شده است که از جمله آنها میتوان به ارزش حیا و عفاف، دلبستگی و تن ندادن به عشقهای مجازی و علاقه و هوس زود گذر میان دو جنس مخالف، رعایت حدود و چارچوب شرعی و دینی در ارتباط با نامحرم، عدم بروز رفتارهای عاطفی آشکار در برابر جنس مخالف، وفاداری به همسر، رعایت حجاب در پوشش، خانواده گرایی، پذیرش قیومیت مرد در ساختار قدرت خانواده و تمکین در برابر او و مواردی از این قبیل میباشد. حیا به عنوان یکی از ارزشهای اساسی و مورد تاکید اسلام برای انسان به ویژه زنان میباشد که کارکرد تقویت و تحکیم پایههای روابط زوجین و خانواده را داشته و از بین رفتن و یا کمرنگ شدن آن در خانوادهها علی الخصوص در زنان باعث ایجاد آسیبهای جدی در مدیریت ارزشی و رفتاری اعضای خانواده میگردد.
سوم:
عشق میان دختر و پسر نامحرم در آثار سینمایی داخل کشور مقولهای است که به شدت سخیف و سطحی ایجاد میشود و با دو بار گفتگوی کوتاه این دو به یکدیگر وابسته میشوند. گویا عشق سطحی و سست میان دختر و پسر که با یک نگاه و یک تعامل ساده اتفاق میافتد از مفروضات جریان حاکم بر سینماست. این مساله در واقع یکی از مهمترین نقاط آسیب زا در فیلمهای سینمایی کشور ما است که به تایید و الغای یک بخش از سبک زندگی روشنفکری و مدرن در جامعه میپردازد. در حالی که واقعیات جامعه گواه بر این حقیقت است که عشقهایی که مبنایی چون شناخت و عقلانیت نداشته و مبتنی بر احساس و نشئت گرفته از یک نگاه زود گذر و یا خاطرات کودکی است چندان اساس محکمی برای تشکیل خانواده و ازدواج نبوده و نیست. با عنایت به این مساله، سریالهای پرمخاطب شبکههای ماهوارهای، با حذف و یا کمرنگ جلوه دادن ارزشهای زنانهای چون حیا در تعاملات میان افراد نامحرم و قبحزدایی از عشقهای خارج از چارچوب زن و مرد متاهل و نیز عادی جلوه دادن مفاهیمی چون خیانت به همسر، سعی در آسیب رساندن به رکن اساسی جامعه اسلامی ایران یعنی خانواده مینمایند. از سوی دیگر در سالهای اخیر جریان حاکم بر سینمای کشور که متاثر از دیدگاههای روشنفکری و لیبرال هستند یک نوع هم صدایی با رسانههای غربی را در آثار و ساختههای خود صورت میدهند که نمونههایی از این دست را میتوان در آثار و فیلمهای سینمایی کشور مشاهده نمود. یکی از مهمترین عناصر مشترک این دسته از آثار و فیلمها با گفتمان اصلی حاکم بر رسانههای غربی، مقوله بازنمایی زنان و ارزشهای مربوط به زنان است. مسائلی از قبیل عشقهای مجازی و دوستیهای قبل از ازدواج، روابط باز با جنس مخالف، استفاده ابزاری از زن در جهت ارتقاء جذابیت اثر، سبک مدرن پوشش و حجاب، خانواده ستیزی و... در این آثار به وفور به چشم میخورد.